آخرین مطالب
معرفی سایت
روشنگری برای آنانکه طالب راه حق اند.
دوستان
آمار و امکانات
آرشیو مطالب
تاریخ: یکشنبه 89/2/19 نویسنده: بیداری
بازدید: مرتبه
-?-
تا قبل آمدن شما هر که می آمد پیش ما ، یا ما را نوازش می کرد و می بوئید یا با ما عکسی از یادگار می انداخت و آخر هم آبی به ما می داد. اما امروز شما آمدید ما را له کنید و می گوئید : برای شما آمدیم.
بغض گلویم را گرفت و اشک چشمانم را پوشاند یاد آوردم آن وقتها را که باغبان صورتم را با قطرات آب می شست و آفت درختم را هم می زدود. از فکر و خیال بخود آمدم و دیدم گلهای دیگر هم ناله دارند
فریاد زدم آی کسی بگوید ما اینجا جه کار داریم؟
یکی گفت بعداً معلوم میشود حالا صبر کن
گفتم : صبر بیشتر ما گلهای بیشتری را نابود می کند و دیگر از لبخند گل خبری نیست
گفت: گل زیاد است دوباره می رویند
گفتم: پس این گلهایی که زیر پای ما خفه میشوند چه؟ اینها که دوباره سبز نمی شوند!
گفت: برای سبزتر شدن باید اینگونه بود
گفتم:... عجب...